امروز : جمعه، ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جدیدترین مطالب ارسالی سایت

خدا کند که بهار رسیدنش برسد

انتشار در: 16 ژانویه 2016

خدا کند که بهار رسیدنش برسد

 

خدا کند که بهار رسیدنش برسد

شب تولد چشمان روشنش برسد

چو گرد بر سر راهش نشسته ام شب و روز

به این امید که دستم به دامنش برسد

هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ

که آن انارترین روز چیدنش برسد

چه سالها که درین دشت ، خوشه چین ماندم

که دست خالی شوقم به خرمنش برسد

بر این مشام و بر این جان چه میشود یارب!

نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد

خدای من دل چشم انتظار من تا چند

به دور دست فلک بانگ شیونش برسد؟

چقدر بر لب این جاده منتظر ماندن؟

خدا کند که از آن دور توسنش برسد

شاعر: سعید بیابانکی

تعداد مشاهده : 1,334 بازدید
نويسنده : HamidReza

آشیانه ی خورشید

انتشار در: 16 ژانویه 2016

آشیانه ی خورشید

 

« به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد »

دوباره چشم دلِ من به آسمان افتاد

بگو به کلبه ی احزان ، به دیده ی یعقوب :

که بوی پیرهنش را شنیده ام در باد

…تمام سال ، زمینم به دور او چرخید

ز مهر و بهمن و اردیبهشت ، تا مرداد

همیشه حرف دلم را سکوت می بلعید

تویی صدای سکوتم ، رساترین فریاد !

مرا ببند به زنجیر انتظارت تا

ز قید و بند زمین و زمان شوم آزاد

ببخش کودکِ نادان مکتبت بودم…

ببخش باعث رنجیدنت شدم استاد!

چقدر تیره و تارم …طلوع کن بر من

ای آشیانه ی خورشید و با سحر همزاد!

شاعر: ریحانه نوری

تعداد مشاهده : 1,424 بازدید
نويسنده : HamidReza

به سعودی‌ها هشدار می‌دهم

انتشار در: 12 ژانویه 2016

به سعودی‌ها هشدار می‌دهم

images

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جریان سخنانشان در دیدار مداحان اهل بیت علیهم‌السلام به حملات غیرانسانی دولت عربستان سعودی به کشور و ملت یمن واکنش نشان دادند.
مسئله‌ی یمن. سعودی‌ها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام میدهد، عیناً همان کاری است که صهیونیست‌ها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسل‌کشی است، قابل تعقیبِ بین‌المللی است، بچّه‌ها را میکشند، خانه‌ها را خراب میکنند، زیربناها را نابود میکنند، ثروتهای ملّی را در یک کشور از بین میبرند؛ خب، این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیّه است؛ طرف دیگر قضیّه این است که سعودی‌ها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و به‌هیچ‌وجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که توانایی‌های نظامی صهیونیست‌ها چندین برابر توانایی نظامی این سعودی‌های کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزّه‌ی یک وجبی بود. اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور ده‌ها میلیونی؛ یک ملّت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزّه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البتّه اگر آنها هم پیروز میشدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودی‌ها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ی توحّش را غلبه میدهند بر جنبه‌ی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار میدهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن میکنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست. آمریکا هم البتّه از آنها دفاع میکند، حمایت میکند؛ طبیعت آمریکا این است، در همه‌ی قضایا طرف ظالم را میگیرد؛ طرف آن چهره‌ی بد را میگیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را بگیرد؛ این طبیعت آنها است، اینجا هم همان‌جور دارند عمل میکنند؛ ولیکن ضربه خواهند خورد، شکست خواهند خورد. حالا جنجال درست خواهند کرد که «ایران در کار یمن دخالت کرد»؛ بله، این دخالت است؛ اینکه ما نشسته‌ایم اینجا دو کلمه حرف میزنیم، این میشود دخالت؛ [امّا اینکه] هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کرده‌اند، آن دخالت نیست! آنها برای یک چنین دخالتی، بهانه‌های ابلهانه برای خودشان جور میکنند؛ این بهانه‌ها، نه از لحاظ منطق بین‌المللی قابل قبول است، نه ملّتها میپذیرند، و نه خدا میپذیرد.
بنابراین آنچه لازم است همین است؛ بایستی اینها هرچه زودتر دست از این جنایت و فاجعه‌باری بردارند. ملّت یمن یک ملّت بزرگی است، ملّت کهنی است، ملّت دیرینی است؛ هزاران سال سابقه دارد. این ملّت این ظرفیّت را دارد، این توانایی را دارد که بنشیند برای خودش تکلیف دولت را معیّن بکند. البتّه کسانی سعی کردند خلأ قدرت ایجاد کنند، جنجال درست کنند، مسائلی را که در لیبی متأسّفانه پیش آمده ــ که بسیار وضعیّت بد و رقّت‌باری امروز در لیبی هست ــ میخواستند همین اوضاع را در یمن [هم] به‌وجود بیاورند؛ خوشبختانه نتوانستند. جوانهای مؤمن، جوانهای علاقه‌مند و معتقدین به منهاج امیرالمؤمنین (علیه الصّلاه و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستاده‌اند در مقابل هجمه‌ی دشمن و ان‌شاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّتها است.
پروردگارا! برادران ما در هر نقطه‌ی دنیا هستند پیروزشان بفرما؛ پروردگارا! دشمنان اسلام و دشمنان ملّتهای مسلمان را در هر نقطه‌ای که هستند مخذول و منکوب بفرما؛ پروردگارا! ما را با وظایفمان آشنا کن؛ ما را به وظایفمان عامل کن؛ روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائش محشور بفرما؛ ارواح طیّبه‌ی شهدا را با روح مطهّر حضرت صدّیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) محشور بفرما.
والسّلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

تعداد مشاهده : 2,727 بازدید
نويسنده : HamidReza

اَپِل،اسب تروای مدرن

انتشار در: 12 ژانویه 2016

اَپِل، اسب تروای مدرن

امروزه، استفاده از ابزار ارتباطی هوشمند، به جزیی جدا نشدنی از زندگی انسان‌ها بدل شده است. استفاده از این ابزار، به ویژه تلفن‌های هوشمند در سال‌های گذشته، به حدّی فراگیر شده است که دامنه استفاده از آن، از کودکان خردسال شروع و تا مسئولان کشوری امتداد پیدا می‌کند. فراگیری تلفن‌های هوشمند را می‌توان در احساس نیاز کاذب جست‌وجو کرد. بر اساس تفکّر مصرف‌گرایی در غرب، پاسخ نیاز، منجر به احساس به نیاز می‌شود.

این دکترین مصرف که با اشباع بازار و توسط برندهای مختلف، ابعاد گسترده خود را به رخ می‌کشد، جامعه ایرانی را متأثّر از خود قرار داده است.
یکی از برندهای معروف و پُرطرفدار در بازار ایران و جهان، برند اپل (Apple) است. این برند به گفته سایت نشریه «والستریت جرنال» در مذاکره با مقامات ایرانی است تا بتواند به شکل رسمی، وارد بازار ایران شود. از این‌رو در این مطلب، با تمرکز بر «برند اپل» تلاش می‌شود ابعاد ورود رسمی برندهای هوشمند به ایران مورد واکاوری قرار گیرد.
«اپل» به عنوان فراگیرترین برند تلفن‌های هوشمند در سطح جهان شناخته می‌شود و به تبع آن نیز طرفداران بسیاری در ایران دارد. این برند که گره خورده با نام استیو جابز می‌باشد، همواره با حاشیه‌های گسترده‌ای عجین بوده است؛ به طوری که در سال‌های قبل،‌بنا بر اعترافات اسنودن، «سازمان امنیّت ملّی آمریکا» به شکل گسترده توسط این برند نامی، اقدام به جاسوسی و شنود از اهداف خود می‌کرده است. اقدامی که گفته می‌شود شرکت اپل نیز کاملاً از آن آگاهی داشته است. علاوه بر این موارد، به سبب محبوبیّت این برند، میان افراد مشهور، به ویژه بازیگران و خوانندگان، امنیّت این برند گوشی تلفن همراه، همواره از طرف هکرها و افراد سودجو مورد تهدید قرار گرفته و بعضاً نیز نفوذهای گسترده‌ای توسط هکرها صورت پذیرفته است که نمونه آخر آن، مربوط می‌شود به انتشار گسترده تصاویر خصوصی بیش از ۱۰۰ نفر از بازیگران و افراد مشهور آمریکایی توسط سایت ۴chen که واکنش‌های گسترده‌ای را درباره پایین بودن ضریب اعتماد به سرویس‌های ارائه شده توسط اپل به دنبال داشته است. این گوشی‌های هوشمند که از یک طرف، تبدیل به ابزار سازمان‌های جاسوسی آمریکا شده و از طرف دیگر، به شکل گسترده مورد حمله هکرها قرار گرفته‌اند، اکنون و بعد از مرگ استیو جابز، رئیسی را در بخش هیئت مدیره خود به جهان معرفی کرده است که رسماً اعلام می‌کند، همجنس‌گرا می‌باشد و هم‌جنس‌گرایی را محبّتی از طرف خدا می‌داند!
تیم کوک، رئیس فعلی شرکت اپل در حالی سکّان هدایت این کمپانی را در دست گرفته که تاریخ ثابت کرده است انسان‌های ضعیف‌النّفس که از بیماری‌های روانی ناشی از انحرافات جنسی رنج می‌برند، همواره بهترین مهره برای سوء استفاده صاحبان قدرت می‌باشند و این امر از آن جهت مورد توجّه است که تا پیش از این نیز سازمان امنیّت ملّی آمریکا، موسوم به NSA از این کمپانی و محصولات تولیدی توسط آن، برای نفوذ و شنود از مردم سوءاستفاده می‌کرده است. پس قطعاً امروز، با روی کار بودن یک فرد همجنس‌باز، فرصت‌های بهتری برای سازمان‌های امنیّتی آمریکا وجود دارد تا هرچه بیشتر به پیکره این کمپانی نفوذ کنند. شاید برای عدّه‌ای که در جهان ماقبل ویکی لیکس  یا حتّی افشاگری‌های اسنودن زندگی می‌کنند، درک اهمّیت جاسوسی توسط تلفن‌های هوشمند ثقیل باشد؛ امّا به هر حال نباید از یاد برد که این ابزار جاسوسی هوشمند، امروز به شکل فراگیر توسط مردم و حتّی مسئولان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
جامعه ایران، یک جامعه جوان و پویا است و نمی‌توان با سیاست‌های قهری و سلبی مانع رسیدن تکنولوژی و فناوری به داخل آن شد. از سوی دیگر، این جامعه بسیار آسیب‌پذیر می‌باشد؛ زیرا که این جامعه به سبب تحریم‌ها و همچنین موقعیّت جغرافیایی و ژئوپولتیکی‌ای که دارد، محملی برای ورود تکنولوژی‌ها و ابزار هوشمند از طریق قاچاق و به شکل زیرزمینی شده است. در نتیجه این رخداد، ما شاهد آن هستیم که غالب فناوری‌های موجود در کشور، فاقد بسته فرهنگی و بسترسازی فرهنگی می‌باشند و اساساً اوّل، تکنولوژی به داخل ایران راه پیدا کرده است و بعد شاید برای فرهنگ آن فکری بشود. از این‌رو اکنون که زمزمه بر طرف شدن تحریم‌ها به گوش می‌رسد، بد نیست متوجّه آن باشیم که در صورت رفع تحریم‌ها، اوّلین شرکت‌هایی که تلاش می‌کنند به بازار ایران راه پیدا کنند، نه شرکت‌های دارویی هستند و نه شرکت‌هایی که در بخش خدمات، کشاورزی و … ارائه محصول می‌کنند؛ بلکه اوّلین شرکت‌ها، کمپانی‌هایی، مانند شرکت اپل هستند که بازار مستعدّ ایران، بهترین مکان برای جولان آنها می‌باشد. اگر سطحی‌نگرانه به مشکلات ورود این دست شرکت‌ها به داخل ایران نگاه کنیم، قطعاً اوّلین چیزی که به ذهنمان می‌رسد، خروج ارز است؛ امّا با نگاه عمیق‌تر متوجّه از دست دادن ارزش‌ها با ورود شرکت‌هایی، مانند اپل به داخل ایران می‌شویم.
برای تبیین این مسئله، بهتر است با یک مثال، مقدّمه این خطر را شرح دهیم:
فرض کنید شخصی سلاحی را از بازار اسلحه و به شکل قانونی همراه با مجوّز تهیّه می‌کند. این فرد در صورت شلیک با این سلاح، شناسه‌ای را از خود به جا می‌گذارد که متصدّی‌های امر شناسایی می‌توانند به کمک آن شناسه، فرد مورد نظر را ردگیری کنند. این ردگیری بسیار ساده است؛ زیرا آن اسلحه شناسنامه‌ای دارد، به نام شخص مجوّز دار. از طرف دیگر، اگر همین شخص، سلاح را از بازار سیاه و به شکل غیرقانونی تهیّه می‌کرد، قطعاً ردگیری آن توسط متصدّی‌های مربوطه، سخت‌تر خواهد بود. همین رابطه درباره تلفن‌های هوشمند که به صورت غیرقانونی و از طریق قاچاق، به ایران وارد می‌شوند هم صادق است؛ به طوری که شاید هنوز سیستم‌های امنیّتی غرب بتوانند به داخل این گوشی‌ها نفوذ کرده و به شنود و ضبط تصاویر بپردازند؛ امّا قطعاً این کار، زمانی که این گوشی‌ها از طریق کانال رسمی توزیع شود، بسیار هدفمندتر می‌تواند رقم بخورد. در نتیجه، امنیّت که از مهم‌ترین ارزش‌ها می‌باشد، اوّلین سنگری است که با ورود رسمی اپل به بازار ایران، تخریب می‌شود.
اپل تنها نمونه‌ای از استحاله فرهنگی، امنیّتی است که آینده ایران را تهدید می‌کند. استحاله‌ای که تنها راه تقابل با آن، آگاهی‌سازی عمومی و فرهنگ‌سازی است.

ماهنامه موعود شماره ۱۶۸و۱۶۹

تعداد مشاهده : 1,538 بازدید
نويسنده : HamidReza

ای عزیزترین!

انتشار در: 02 ژانویه 2016

ای عزیزترین!

 

نیمه شعبان مبارک125

 

یا صاحب الزّمان ، ای عزیزترین

عزیزترین عزیز جان و دلم؛

هوای عاطفه دنیا ابری است،

دلم گرفتارتنگ غروب است؛

همواره به چشم هایم التماس می کنم که تا تورا ندیده،کم سو نشود؛

خودم راپیوسته به دامان خواهش دست هایم می اندازم

که روزی هزار بار نام تو رادر مرکز قلبم با خط درشت بنویسد.

همه روزه منّت زبانم را می کشم که همواره تورا زمزمه کند.

هیچ شاعری نیست که بتواند خوبی های تو را در غزل،

جاودانه کند یا عشق خودش را به تو،در قالب قصیده ای رسیده و ناب،

به بازار عاشقان روانه کنند.

ای محبوب روزهای آفتابین دنیا؛ ای معشوق همه ما؛

ای زیبا ترین چهره آفرینش؛

بگو گیسوان شب های تار فراق، سرشاخه های بلند باغ وجود تورارهاکنند.

بگوآفتاب در برابرت زانوبزند؛

بگوآسمان،جبهه سای همه آدینه هایی شودکه

گمان می بردتوآن ها راآبی ترو نورانی ترخواهی کرد.

zohur

نازنین؛

نیازما را ببین.

قلب های مجروح گنجشک های زمین،فریادرس زمان رامی طلبند وهمه آسمانی ها،

روی ماه تو راازدورمی بوسند.

پیراهن اندیشه من به یمن و برکت نام تو،سپید مانده است.

دلم هوای پریدن به کوی تورا دارد.

دست های انتظارم به آسمان رسیده.

همه مردم دیار من سینه چاک رویت خورشیدند.

همه از جان ودل،تو را می جویند.

همه نام مقدس تو را زمزمه می کنند.

همه خویشتن را فدایی گام خای تو می دانند.

ای  نور هدایت ؛دامان حوصله من چقدر کوتاه است،

ای کاش ردای گلباران نوازش کلام تو را بر دوش گوش وهوش خویش ببینم.

ای کاش سروشی در گوش جانم نغمه پردازی کندکه؛

((هان و هان؛خود را به گامهای محبوب برسان))

ای معشوق عارفان؛

ای یوسف عاشقان؛

ای امیددار و دیارمان؛

شکوفه های انتظار ما را بشکوفان و در این دنیای پر طوفان،

ساحل دست های مهربانت را به ما برسان

تعداد مشاهده : 1,328 بازدید
نويسنده : HamidReza

ساکنِ آخرالزمان

انتشار در: 02 ژانویه 2016

ساکنِ آخرالزمان

 

images

روزگاریست ساکنِ آخرالزمانم و عشق مولایم را در دل دارم

: می دانم که مرا می بینی که ندیده عاشقی می کنم

در این دنیای هزار رنگ که به هزاران چهره می خواهد

مرا فریب بدهد و اسیرِ ظواهر خود کند …

خدایا : مرا ببین در زمین که به پاسِ بزرگداشت مقامِ مولایم

در هستی : پشت کردم به دنیا و هر آنچه که مرا از درگاه تو

و محضرِ مولایم دور کند ..

خدایا : مرا ببین که در این زمانه با معشوق های زیبارویش با رنگ های دلفریب : دل به محبوبی آسمانی بسته ام تا پاک بمانم در پیشگاه ت در خلقت .

خدایا : مرا ببین که هزار بار دلم لرزید و تن به عشق های

مجازی ندادم تا مرا لایقِ عشقِ مولایم ببینی و

مرا دلداده ی ” مهدی ” کنی ..

عشق که به نامِ مهدی باشد و به رنگِ آسمان از هر ناپاکی

به دور است تا آنجا که آدمی را به فراسوی زمین می برد

و در محضر صاحب الزمان این زمانه حاضر می کند

خدایا : مرا ببین که به پاسِ حضورت و حضور مولایم در آفرینش : تمام دنیا را به اهل زمین بخشیدم ..

تا ترا دارم و مولایم مهدی را : دنیا به کارِ من نمی آید ..

که بِسانِ پلی برای عبور است برای رسیدنم به آسمان ها …

خدایا : میدانی که مولایم را بی نهایت دوست دارم :

لطفی کن : به نامِ “مهدی” مرا “مهدی نما “کن …

تعداد مشاهده : 1,338 بازدید
نويسنده : HamidReza

امام مهدی (عج) از چه کسانی انتقام می گیرد؟

انتشار در: 31 دسامبر 2015

پرسش و پاسخ مهدوی

امام مهدی (عج) از چه کسانی انتقام می گیرد؟

941010

امام عصر، از دشمنان خدا و پیامبر و امامان، به‌ویژه از دشمنان حسین‌بن‌علی علیه‌السلام انتقام می‌گیرد. اما چگونه؟ در حالی که قاتلان جدّش بیش از هزاران سال از مرگشان گذشته است؟

این انتقام به دو صورت ممکن است انجام گیرد:

ـ حضرت مهدی علیه‌السلام، قاتلان امام حسین علیه‌السلام را زنده می‌کند و از آنها انتقام می‌گیرد.

ـ حضرت مهدی علیه‌السلام از نوادگان قاتلان امام حسین علیه‌السلام انتقام می‌گیرد، اگرچه ده‌ها واسطه بین آنان و اجدادشان که قاتلان امام حسین علیه‌السلام هستند، باشد. این انتقام به این دلیل است که آنان نیز جنایت‌های اجداد خود را تأیید می‌کنند، به‌ همین‌جهت آنان نیز مشمول انتقام حضرت حجّت قرار خواهند گرفت، اگرچه هزاران سال از ماجرای کربلا گذشته باشد.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «به‌خداسوگند! مهدی، نوادگان قاتلان حسین را به سبب کارهای گذشته پدرانشان مؤاخذه می‌کند و از آنان انتقام می‌گیرد».۱

هروی از امام رضا علیه‌السلام پرسید: ای فرزند رسول خدا! درباره این سخن امام صادق علیه‌السلام که فرمود: «اگرقائم خروج کند، نوادگان قاتلان حضرت سیدالشهدا را به سبب اعمال پدرانشان، به قتل می‌رساند» چه می‌گویی؟

امام رضا علیه‌السلام فرمود: «همین است».

هروی گفت: پس فرمایش خداوند که می‌فرماید: و لا تزر وازره وزر اُخری؛  هیچ‌گناه‌کاری، گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد.۲ چه می‌شود؟

آن حضرت فرمود: «راست گفت خداوند در تمام گفته‌هایش! بدان، نوادگان قاتلان امام حسین علیه‌السلام به اعمال پدرانشان راضی بوده و بدین کار افتخار می‌کنند و هر کس از چیزی راضی باشد، مثل آن است که خودش آن عمل را انجام داده است. اگر مردی در مشرق، کشته شود و در مغرب زمین، کسی پیدا شود که به کشته‌شدن او راضی باشد، آن شخص در نزد خداوند، شریک قاتل است؛ پس اینکه می‌بینی حضرت قائم آنها را می‌کشد، بدین سبب است که آنان به کارهای پدرانشان راضی هستند»۳

پی‌نوشت‌ها:

۱. بحار‌الانوار، ج۴۵، ص۲۹۸.

۲. انعام: ۱۶۴.

۳. عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۳۴۷

تعداد مشاهده : 1,348 بازدید
نويسنده : HamidReza

تشرف حاج شیخ محمد کوفى شوشترى

انتشار در: 19 جولای 2015

تشرف حاج شیخ محمد کوفى شوشترى

 

6026

تشرفات ـ قسمت اول:

متقى صالح، حاج شیخ محمد کوفى شوشترى، ساکن شریعه کوفه فرمود: در سال ۱۳۱۵ با پدر بزرگوارم، حاج شیخ محمد طاهر به حج مشرف شدیم.

عادت من این بود که در روز پانزدهم ذیحجه الحرام، با کاروانى که به طیاره معروف بودندرجوع مى کردم، به خاطر آن کـه آنها سریع تر برمى گشتند.

تا حائل با آنها مى آمدم و درآن جا از ایشان جدا مى شدم و با صلیب آمده، آنها مرا به نجف مى رساندند,ولى در آن سال تا سماوه (از شهرهاى عراق ) همراه ما آمدند.

من در خدمت پدرم بودم و از جنازها (کسانى که به نجف اشرف جنازه حمل مى کنند)براى ایشان قاطرى کرایه کرده بودم، تا او را به نجف اشرف برساند.

خودم هم سوار برشتر به همراهى یک جناز، مـسـیـر را مى پیمودیم.

در راه نهرهاى کوچک بسیارى بود وشتر من به خاطر ضعف، کند حرکت مى کرد.

تا به نهر عاموره، که نهرى عریض وعبور نمودن از آن دشوار است، رسیدیم.

شتر را در نهر انـداخـتـیم و جناز کمک کرد تااز آن جا عبور کردیم.

کنار نهر بلند و پر شیب بود.

پاهاى شتر را با طـنـاب بستیم و او راکشیدیم، اما حیوان خوابید و دیگر حرکت نکرد.

متحیر ماندم و سینه ام تنگ شـد، به قبله توجه نمودم و به حضرت بقیه اللّه ارواحنافداه استغاثه و توسل کردم و عرض نمودم :یا فـارس الـحـجـاز یـا ابـاصالح ادرکنى افلاتعیننا حتى نعلم ان لنا اماما یرانا و یغیثنا(آیا به فریاد ما نمى رسى، تا بدانیم امامى داریم که ما را همیشه مد نظر دارد و به فریادما مى رسد؟) ناگاه , دو نفر را دیدم که نزد من ایستاده اند: یکى جوان و دیگرى کامل مرد بود.

به آن جوان سلام کـردم. او جـواب داد.

خیال کردم که یکى از اهل نجف اشرف است که اسمش محمد بن الحسین و شغلش بزازى بود.

فرمود: نه من محمد بن الحسن (علیه السلام) هستم.

عرض کردم : این شخص کیست ؟ فرمود: این خضر است و وقتى دید من محزونم به رویم تبسم نموده و بناى ملاطفت را گذاشت و از حال من جویا شد.

گفتم : شتر من خوابیده است و ما در این صحرا مانده ایم , نمى دانم مرا به خانه مى رساند یا نه ؟ ایـشان نزد شتر آمد و پایش را بر زانوهاى آن گذاشت و سر خود را نزد گوشش برد.

ناگهان شتر حـرکـت کـرد, به طورى که نزدیک بود از جا بپرد.

دستش را بر سر آن حیوان گذارد، حیوان آرام شـد.

بـعد روى خود را به من کرد و سه مرتبه فرمود: نترس تو رامى رساند.

سپس فرمود: دیگر چه مى خواهى ؟ عرض کردم : مى خواهید کجاتشریف ببرید؟ فرمود: مى خواهیم به خضر برویم (خضر مقام معروفى در شرق سماوه است).

گفتم : بعد از این شما را کجا ببینم ؟ فرمود: هر جا بخواهى مى آیم.

گفتم : خانه ام در کوفه است.

فرمود: من به مسجدسهله مى آیم.

و در این جا, چون به سوى آن دو نفر متوجه شدم، غایب شدند.

بـراه افـتـادیـم , تا آن که نزدیک غروب آفتاب، به خیمه هاى عده اى از بدوى ها رسیدیم وبه خیمه شیخ و بزرگ آنها وارد شدیم.

شیخ گفت : شما از کجا و از چه راهى آمده اید؟ گفتیم : ما از سماوه و نهر عاموره مى آییم.

از روى تعجب گفت : سبحان اللّه راه معمول سماوه به نجف این نیست.

با این شتر و قاطرها چگونه از نهر عبور کردید, حال آن که گودى اش بحدى است که اگر کشتى در آن غرق شود، دکلش هم نمایان نخواهدشد! بالاخره بعد از قضیه، شتر، ما را تا مقابل قبر میثم تمار آورد و در آن جا روى زمین خوابید.

من نزدیک گوشش رفته و آهسته به او گفتم : بنا بود که تو مرا به منزلمان برسانى.

تا این حرف را شنید، فورا حرکت نموده و براه افتاد تا ما را به خانه رسانید.

بـعدها آن شتر صبح ها از منزل بیرون مى آمد و رو به صحرا نموده و به چرا و علف خوردن مشغول مـى شـد, بـدون آن کـه کسى از او مواظبت و نگهدارى کند.

غروب هم به جایگاه خود در منزل ما برمى گشت و مدتها بر این منوال بود.

پس از مدتى , روزى بعد از نماز نشسته و مشغول تسبیح بودم، ناگاه شنیدم که شخصى دو بار و به فارسى صدا مى زند: شیخ محمد اگر مى خواهى حضرت حجت (علیه السلام) را ببینى به مسجد سهله برو.

و سه مرتبه به عربى صدا زد: یا حاج محمد ان کنت ترید ترى صاحب الزمان فامض الى السهله.

(اگر مـى خـواهـى حـضـرت حـجـت (علیه السلام)را بـبینى به مسجد سهله برو) برخاستم و به سرعت به سوى مسجدسهله روانه شدم.

وقتى نزدیک مسجد رسیدم در بسته بود. متحیر شدم و پیش خود گفتم : ایـن نـدا چـه بـود کـه مـرا دعـوت کرد! همان وقت دیدم مردى از طرف مسجدى که معروف به مـسـجدزید است , رو به مسجدسهله مى آید.

با هم ملاقات کردیم و آمدیم تا به در اولى، که فضاى قـبـل از مـسجد است، رسیدیم.

ایشان در آستانه در ایستاد و بر دیوار طرف چپ تکیه کرد.

من هم مقابل او در آستانه در ایستادم و به دیوار دست راست تکیه نموده وبه او نگاه مى کردم.

ایشان سر را پایین انداخته , دستها را از عبایش بیرون آورده بود,دیدم خنجرى به کمرش بسته است.

ترسیدم و به فکر فرو رفتم.

دستش را بر در گذاشت و فرمود: خضیر (تصغیر کلمه خضر مى باشد) باز کن.

شخصى جواب داد: لبیک , و در باز شد.

وارد فـضـاى اول شـد و مـن هم به دنبال او داخل شدم.

ایشان با رفیقش ایستاد و من به آنها نگاه مـى کردم.

داخل مسجد شدم و متحیر بودم که ایشان حضرت است یا نه ؟ چندمرتبه پشت سر خود رانگاه کردم , دیدم همان طور با دوستش ایستاده است.

تـا مـقـدارى از روز, در آن جا بودم بعد برخاستم که نزد خانواده ام برگردم , که شیخ ‌حسن، خادم مسجد را ملاقات کردم ایشان سؤال کرد: تو دیشب در مسجد بوده اى ؟گفتم : نه.

گفت : چه وقت به مسجد آمدى ؟ گفتم : صبح .

گفت : کى در را باز کرد؟ گفتم : چوپانهایى که در مسجد بودند.

خندید و رفت.

منبع:

برکات حضرت ولی عصر (عج)

تعداد مشاهده : 1,494 بازدید
نويسنده : HamidReza

نشانه های آخر الزمان

انتشار در: 17 فوریه 2015

نشانه های آخر الزمان

No.318-920601

این محدوده زمانی نشانه هایی دارد که در اصطلاح « علایم آخِرُ الزّمان» خوانده میشود. علاوه بر این اصطلاح رایج، در فرهنگ مسلمانان، اصطلاح مشابه دیگری به نام « اشراطُ الساعَۀ » وجود دارد. این اصطلاح که بیشتر نزد اهل سنّت رایج است، به نشانه های وقوع قیامت اختصاص دارد.

(ر.ک: متقی هندی، کنزالعمال، ج ۲۵۳۳۵ و ۹؛ ابن جریر طبری، جامع البیان، ج ۲۶ ، ص ۶۹ ؛ جصاص احکام القرآن، ج ۲، ص ۲۴۴ ؛ ابن جوزی، زاد المسیر، ج ۸، ص ۲۹۱)

ولی روایات ذکر شده ذیل این عنوان، نشان میدهد که بسیاری از نشانه های آن، همچون نشانه های آخِرُ الزّمان است و میتوان بسیاری از نشانه های آخِرُ الزّمان را نیز نشانه های قیامت دانست. بخشی از مشخصه های آخِرُ الزّمان عبارت است از:

گریز از دین

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) درباره ویژگیهای انسانهای این دوران میفرماید:

یَأتِی عَلَی النَّاسِ زَمانٌ دینُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَ قِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ یَرکَعُونَ لِلرَّغِیفِ وَ یَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حیارَی سُکاری لا مُسلِمینَ وَ لا نَصاری.

(محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۱ ، ص ۳۷۹ ، ح ۱۳۳۰۵ ؛ ر.ک صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۳۱(.

زمانی بر مردم خواهد آمد که درهم های آنان دینشان خواهد بود و همت ایشان شکمشان و قبله آنها زنانشان. برای طلا و نقره، رکوع و سجود به جای می آورند. آنان همواره در حیرت و مستی خواهند بود. نه بر مذهب مسلمانیاند و نه بر مسلک نصرانی.

دنیا پرستی

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

 سَیَأتِی عَلَی اُمَّتی زَمَانٌ تَخْبُثُ فِیهِ سَرائرُهُمْ وَ تَحْسُنُ فِیهِ عَلانِیَتُهُمْ طَمَعاً فِی الدُّنیا وَ لا یُریدُونَ بِهِ مَا عِنْدَالِله رَبِّهِمْ یَکُونُ دِینُهُمْ رِیَاءً لا یُخالِطُهُم خَوفٌ یَعُمُّهُمُ اللّهُ مِنْهُ بِعِقابٍ فَیَدعُونَهُ دُعَاءَ الغَرِیقِ فَلا یَستَجِیبُ لَهُمْ.

(شیخ کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۰۶ ، ح ۴۷۶ ؛ ر.ک: شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۵۳ )

زمانی بر امت من میآید که در آن زمان، درونهای مردم پلید میشود؛ ولی ظواهرشان به طمع مال دنیا آراسته میگردد، به آنچه در پیشگاه خداوند هست، دل نمی بندند. کارشان ریا و تظاهر است. خوف از خدا به دلشان راه نیابد و خداوند آنان را به عذابی فراگیر دچار سازد. آنها چون غریق، خداوند را میخوانند؛ ولی او دعایشان را مستجاب نمیکند.

آزمایش های بزرگ

یکی دیگر از ویژگیهای این دوران امتحاناتی است که انسانها در آن پشت سر میگذارند. با این آزمونها، مردم به دو گروه تقسیم میشوند: موفق ها و ناموفق ها.

در این باره پیامبر گرامی (ص) به حضرت علی (علیه السلام) میفرماید:

یا عَلیُّ!  اَعجَبُ النَّاسِ اِیماناً وَ اَعْظَمُهُمْ یَقیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُم الحُجَّۀُ فَآمَنُوا بِسَوادٍ عَلَی بَیَاضٍ.

(شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۶ ؛ کمالالدین، ج ۱، ص ۲۸۸ ، باب ۲۵ ، ح ۸(.

ای علی! بدان شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگترین آنان در یقین مردمی هستند که در آخِرُ الزّمانبا آنکه پیامبر خود را ندیدند و از امام خود محجوبندبه نوشته که خطی سیاه بر صفحهای سپید است، ایمان می آورند.

 

تعداد مشاهده : 1,808 بازدید
نويسنده : HamidReza

آخرالزمان

انتشار در: 16 فوریه 2015

آخـرالـزمـان

 

20931306358035183775

 

روزگاری بر دنیا سپری شده که دیباچه زندگی دنیایی به شمار میآید و زمانی نیز خواهد گذشت که پایان این کتاب خواهد بود.

برگه های پایانی کتاب زندگی انسان در زمین » آخِرُ الزّمان«خوانده میشود. » آخِرُ الزّمان «اصطلاحی است که در فرهنگ اغلب ادیان بزرگ به چشم میخورد و در ادیان ابراهیمی، از برجستگی و اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اصطلاح معمولًا به روزگار پایانی دنیا و رویدادهایی گفته میشود که ممکن است در این بخش از زندگی دنیوی به وقوع پیوندد؛ ادیان بزرگ در باره آن پیشگویی هایی کرده اند؛ برای مثال در »انجیل«آمده است: » و این را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسید، زیرا که خواهند بود مردم خود دوست و زرپرست و مغرور و متکبّر و کفرگو و نافرمان والدین و حق ناشناس و بیدین و بی الفت و بی وفا و خبث کننده و بی پرهیز و بی حلم و با خوبان بی اعتنا و خائن و کم حوصله و عبوس کننده و عیش را بر خدا ترجیح میدهند. « (کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانی، نامه دوم پولس حواری به تیموتیوس، باب سوم.)

قرآن مجید در آیات فراوان به دوران« آخِرُ الزّمان « اشاره کرده (ر.ک: سوره واقعه ( ۵۹ )، آیات ۴۰ و ۱۴ و ۴۹ ؛ حجر ( ۱۵ )، آیه ۲۴ ؛ اعراف ( ۱۲۸ ).) و در معارف ارزشمند اسلامی، این اصطلاح در دو معنای کلی به کار رفته است:

مدت زمانی طولانی که با ولادت پیامبر اسلام (ص) آغاز و با شروع رستاخیز بزرگ پایان مییابد. از این رو آن پیامبر الهی را پیامبر آخِرُالزّمان نیز نامیده اند. (شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۱۹۰ ؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۰ ، ص ۱۷۷ ؛ ج ۲، ص ۸۷ ؛ همچنین ر.ک: تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۳۰۶ ؛ تفسیر طبری، ج ۱، ص ۵۵۷٫)

  1. مدت زمانی که با ولادت واپسین جانشین پیامبر اسلام (ص) حضرت مهدی (ع) مقارن شده و زمان غیبت و ظهور را در بر گرفته، با شروع قیامت به انجام میرسد. روایات معصومین علیهم السلام نشان میدهد:

یکم. با سپری شدن این دوران، بساط زندگی دنیوی برچیده و مرحله ای جدید در نظام آفرینش آغاز میشود.

دوم. آخِرُ الزّمان خود به دو مرحله کاملاً متفاوت تقسیم میشود: دوران نخست که در آن انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی میرسد.

فساد اخلاقی و ستم همه جوامع بشری را فرا میگیرد و واپسین امیدهای بشری به ناامیدی میگراید.

دوران بعد، عصر تحقّق وعده های الهی به پیامبران و اولیای خدا است وبا قیام مصلح جهانی آغاز میشود. کلیات عقاید مربوط به « آخِرُ الزّمان « تقریباً از سوی همه فرقههای بزرگ اسلامی پذیرفته شده است؛ ولی در خصوص وابستگی این تحولات به ظهور مهدی موعود علیه السلام و نیز هویت او اختلاف نظر وجود دارد.

شیعیان دوازده امامی، حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی او را حسن ختام حیات بشر در کره زمین و او را همان موعود امتها میدانند. در نظر آنان، با ظهور حضرت مهدی (ع)، برخی از ائمه و نیکان و صالحان و نیز بدان و تبهکاران تحت عنوان « رجعت « به دنیا باز میگردند و زندگی دنیایی پایان مییابد.

با گلگشتی در کلمات نورانی معصومان علیهم السلام، میتوان واژه هایی را که بیانگر پیوند مهدویّت و آخِرُ الزّمان است، یافت.

این واژهها عبارت است از:

۱ـ » آخِرُ الزَّمان « (پایان زمان) پیامبر (ص) به حضرت علی علیه السلام فرمود: » اَلا اُبَشِّرُکَ اَلا اُخْبِرُکَ یا عَلِیُّ فَقال: بَلی یا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ کانَ جَبْرَئیلُ عِندی آنِفاً وَ اَخْبَرَنی اَنَّ القائِمَ الَّذِی یَخْرُجُ فِی آخِرِ الزَّمانِ فَیَمْلَأُ الَارْضَ عَدْلًا کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوراً مِنْ ذُرّیَّتِکَ مِنْ وُلْدِ الحُسَیْنِ.« (ابن ابی زینب نعمانی، الغیبۀ، ص ۳۵۷ )

» آیا تو را بشارت ندهم؟ آیا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، یا رسول اللّه! آن حضرت فرمود: هم اینک جبرئیل نزد من بود و مرا خبر داد قائمی که در آخِرُ الزّمان ظهور میکند و زمین را پر از عدل و داد میسازد – همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده – از نسل تو و از فرزندان حسین (ع) است.«

  1. »لا تَذهَبُ الدُّنیا « (دنیا به پایان نمیرسد) این تعبیر بیانگر حتمی بودن تحقّق حوادثی است که پس از آن ذکر میشود. عبداللّه بن مسعود میگوید: رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: » لا تَذهَبُ الدُّنیا حَتّی یَلِیَ اُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ اهل بیتی یُقالُ لَهُ المَهْدِیُّ «

( شیخ طوسی، کتاب الغیبۀ، ص ۱۸۲ ، ح ۱۴۱ و ر.ک: سنن ترمذی، ج ۴، ص ۵۰۵ ؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۳۷۷ ؛ تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۳۸۸ ) (دنیا به پایان نمیرسد؛ مگر اینکه امت مرا مردی رهبری کند که از اهل بیت من است و به او مهدی گفته می شود.«

و روشن است دنیا به پایان نمیرسد مگر اینکه بخش پایانی اش (آخِرُالزّمان) را پشت سر گذارد.

  1. « لا تَقُومُ السّاعَۀ «(قیامت برپا نمیشود) پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: » لا تَقُومُ السَّاعَۀُ حَتَّی یَقُومَ قائِمٌ لِلحَقِّ مِنَّا وَ ذلِکَ حِینَ یَأذَنُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَکَ «(شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج ۲، ص ۵۹ ؛ ر.ک: کشف الغمۀ، ج ۲، ص ۴۵۹ .) (قیامت بر پا نمیشود تا اینکه قیام کنندهای به حق از خاندان ما قیام کند و این هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید و هر کس از او پیروی کند، نجات مییابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد
  2. »لا تَنقَضِی الَایَّامُ « (روزها منقضی نگردد) رسول خدا (ص) فرمود: » وَلا تَنْقَضِی الاَیَّامُ حَتّی یَمْلِکُ رَجُلٌ مِنْ اهل بیتی یُواطِیءُ اِسمُهُ اِسْمی « (طبری، آملی، بشاره المصطفی لشیعۀ المرتضی، ص ۲۵۸ .) (روزها منقضی نگردد تا اینکه مردی از اهل بیت من بر زمین حکومت کند که همنام من است.«
  3. » لَوْ لَمْ یَبقَ مِنَ الدُّنیا اِلاّ یَومٌ واحِدٌ« (اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند) امیرمؤمنان (ع) بر بالای منبر در شهر کوفه چنین فرمود: » لَو لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیا اِلاَّ یَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلک الیَومَ حَتی یَبْعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنّی. « (کتاب الغیبۀ، ص ۴۶ . ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمۀ، ج ۱، ص ۳۱۷ ، ح ۴؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۲، ص ۲۲۷ .) (اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد کرد تا اینکه مردی از خاندانم بر انگیخته شود.«
  4. «عِندَ اِنقِطاعٍ مِنَ الزَّمانِ« (در بخش پایانی زمان) پیامبر اکرم (ص) فرمود: »یکُونُ عِنْدَ اِنقِطَاعٍ مِنَ الزَّمانِ وَ ظُهُورِ الفِتَنِ رَجُلٌ یُقالُ لَهُ المهدی عَطاؤهُ هَنیِئاً «

( اربلی، کشف الغمۀ، ج ۳، ص ۲۶۰ ؛ ر.ک: بحارالانوار، ج ۵۱ ، ص ۸۲ .) (هنگام پایان زمان و آشکار شدن فتنه ها، مردی هست که به او مهدی گفته میشود و بخشش بسیار دارد.«

 

تعداد مشاهده : 1,514 بازدید
نويسنده : HamidReza