امروز : شنبه، ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

جدیدترین مطالب ارسالی سایت

کسی می آید از یک راه دور …

انتشار در: 30 آگوست 2013

کسی می آید از یک راه دور …

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته

شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته

غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد

و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته

دل دریایی ما را به دریا می برد روزی

به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته

ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را

درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته

نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن

بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته

کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را

ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته

فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان

ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته

به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر

و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته

ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن

که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته

تعداد مشاهده : 2,097 بازدید
نويسنده : HamidReza

دست قاهر قدرتمند الهى

انتشار در: 30 آگوست 2013

دست قاهر قدرتمند الهى

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

امام خامنه ای:

… انتظار فرج، انتظار دست قاهر قدرتمند الهى ملکوتى است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره‌ى ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگى مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده‌ى واقعى خدا بکند. باید براى این کار آماده بود … انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن براى اینکه کار به خودى خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگى است. … انتظار فرج یعنى کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى که امام زمان (علیه الصلاه والسلام) براى آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخى براى آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگى انسانى، زندگى الهى، عبودیت خدا؛ این معناى انتظار فرج است.

تعداد مشاهده : 1,833 بازدید
نويسنده : HamidReza

نیکی به والدین

انتشار در: 30 آگوست 2013

نیکی به والدین

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

امام صادق علیه السلام:

«بِرُّ الوالِدَینِ مِن حُسنِ مَعرِفَهِ العَبدِ بِاللّهِ اِذلا عِبادَه اَسرَعُ بُلُوغاً لِصاحِبِها اِلی رِضاءِ اللّهِ مِن بِرِّالوالِدَین لِوَجهِ اللّهِ تَعالی.»

(مصباح الشریعه، ص ۷۰)

نیکی به پدر و مادر از بهترین معرفت بنده نسبت به خداست، زیرا هیچ عبادتی سودش از نیکی به پدر و مادر بخاطر خدا زودتر به صاحبش نمی‏رسد.

تعداد مشاهده : 1,786 بازدید
نويسنده : HamidReza

وقتی تو رفتی…

انتشار در: 30 آگوست 2013

وقتی تو رفتی…

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

یک روز، وقتی کبوتران و سروها بیدار شدند، کسی به دیدن‏شان نیامد و احوال تنهایی دل‏شان را نپرسید.

یک روز، وقتی کوه‏ها با آمدن خورشید پلک گشودند، نسیم، عطر تو را برای‏شان به ارمغان نبرد.

یک روز، وقتی زمین نفس کشید، عطر لبخند تو را حس نکرد و سوز زمستان، تا مغز استخوانش را لرزاند. تو که نیامدی، دنیا مثل همه دیوارهای گلی، زیر برف‏های فراموشی لرزید.

باران مهربان امامت

هنوز صدای هق‏هق شب‏بوها در کوچه‏های بعد از تو سرگردانند.

منصور دوانیقی، لبخند می‏زند به آینه‏های وحشت‏زده روبه رویش. منصور، عطر امامت پیوسته تو را حس می‏کرد. گمان می‏کرد بعد از تو، باران رحمت امامت، تشنگی زمین را درنیابد؛ اما باران مهربان امامت، تشنگی زمین را فراموش نمی‏کند. این باران، ادامه توست؛ همان‏گونه که تو ادامه عدالت علی علیه‏السلام بودی.

ترویج طعم فقه

حس کردی مهم‏ترین وظیفه امامت امروز تو ترویج فقه است. ولایت و امامت و اطاعت از امامت را به شاگردانت آموختی تا دنیا، طعم امامت تو را بچشد.

هنوز دنیا، عطر کلام تو را حس می‏کند. هنوز هر صبح، عطر سلام تو را از سطرسطر پیشانی خورشید می‏خوانیم.

تو هنوز زنده‏ای، تو هنوز ادامه داری و تا روزی که عطر امامت جاری باشد، ما عطر تو را احساس خواهیم کرد.

منادی اتحاد و انسجام اسلامی

وحدت اسلامی، ریشه در درس‏های تو دارد، انسجام اسلامی، با کلام تو گره خورده است.

عطر تو در جان وحدت و روح انسجام، دویده است. درس‏های تو، دست‏های اتحاد و یک‏پارچگی ملت‏های مسلمان‏اند.  تو، چشمه هنوز جاری و همیشه جاری اسلامی هستی.

تعداد مشاهده : 1,870 بازدید
نويسنده : HamidReza

این جواب را از حجاز آورده اى

انتشار در: 30 آگوست 2013

این جواب را از حجاز آورده اى

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

(ابوشا کر دیصانى از دانشمندان معروف عصر امام صادق (ع ) بود؛ و در صف منکران توحید قرار داشت ؛ ومعتقد به خدای نور و خداى ظلمت بود و همواره مى کوشید تا با بحثهاى کلامى ؛ عقیده خود را ثابت کند؛ و اسلام را نقض نماید؛ او بنیانگذار مکتبى به نام دیصانیه شده بود و شاگردانى داشت ؛ و حتى مدتى هشام بن حکم از شاگردان او بود؛ در اینجا به یک نمونه از ایراد تراشى هاى او توجه کنید: )

ابو شاکر به نظر خود ایرادى براى قرآن یافته بود؛ روزى به هشام بن حکم (شاگرد برجسته امام صادق ) گفت : در قرآن آیه اى وجود دارد که عقیده ما (دوگانه پرستى ) را تصدیق مى کند.

کدام آیه را مى گوئى ؟ آنجا که (در آیه ۸۴سوره زخرف ) مى خوانیم :

و هو الذى فى السما اله و فى الارض اله : او کسى است که در آسمان معبود است و در زمین نیز معبود مى باشد؛ بنابراین آسمان معبودى دارد؛ و زمین معبود دیگر.

هشام مى گوید: من ندانستم چگونه به او پاسخ بگویم ؛ در آن سال به زیارت خانه خدا مشرف شدم ؛ و نزد امام صادق (ع ) رفتم و ماجرا را عرض کردم .

امام صادق (ع ) فرمود: این سخن بى دین خبیثى است ؛ هنگامى که بازگشتى ؛ از او بپرس : نام تو در کوفه چیست ؟ مى گوید: فلان .

بگو: نام تو در بصره چیست ؟

مى گوید: فلان ؛ سپس بگو: پروردگار ما نیز همین گونه است ؛ نام او در آسمان اله است و در زمین نام او اله است ؛ و همچنین در دریاها؛ و صحراها و در هر مکانى ؛ اله و معبود؛ او است .

هشام مى گوید: هنگامى که بازگشتم ؛ به سراغ ابوشاکر رفتم ؛ و این پاسخ را به او دادم .

گفت : این سخن از تو نیست ؛ این را از حجاز آورده اى (هذه نقلت من الحجاز)

تعداد مشاهده : 2,026 بازدید
نويسنده : HamidReza

گرم ترین آغوش

انتشار در: 30 آگوست 2013

گرم ترین آغوش

 هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

شیخ مجتبی آرام در حیاط را باز کرد و در حالی که نعلینش را زیر بغل زده بود، بی صدا وارد خانه شد تا کسی او را نبیند. امشب هم مثل شب های گذشته با دست خالی به خانه آمده بود. وارد اتاق شد، مادر حضور پسرش را حس کرد و جلو آمد، از شدت ناراحتی و شرم چهره ی شیخ مجتبی سرخ شده بود. مادر سفره را باز کرد و گفت: پسرم، خدا را شکر هنوز قطعه ای نان خشک داریم، همان را با هم می خوریم.

بر سر سفره نشستند، صدای کوبه در، حیاط را پر کرد. مادر از جایش برخاست و گفت: من در حیاط کار دارم، در را هم باز می کنم.زن در را باز کرد، اما مرد نگذاشت در کامل باز شود و فقط از لای در پولی را به زن داد و گفت:« به آقا مجتبی بگویید، شما مورد نظر و توجه ما هستید و از نظر ما دور نیستید»

مادر وارد اتاق شد و حرف مرد را به شیخ مجتبی گفت. شیخ دیگر در حال خودش نبود و اشک می ریخت و با صدای بلند آه می کشید و حسرت می خورد که ای کاش خودم در را باز می کردم.

از آن شب شیخ مجتبی قزوینی خراسانی شروع کرد به توسل و ناله و زاری به درگاه صاحبش تا شبی خواب عجیبی دید. در عالم رویا شخصی کاغذی به شیخ داد که اطراف آن آیات قرآن و وسطش بسم الله الرحمن الرحیم نوشته شده بود و در آخر کاغذ کلمه ی الاربعین حک شده بود.

شیخ از خواب پرید و تا صبح چشم روی هم نگذاشت و خدمت استادش آیت الله میرزا مهدی اصفهانی رفت و تعبیر خوابش را پرسید. استاد جواب گفت: آیات قرآن و بسم الله حقایقی از بطون قرآن است که به شما خواهد رسید، اما الاربعین، اشاره به آن هنگامی دارد که شما خدمت حضرت(ع) می رسید.

چهل روز گذشت، شیخ آرام و قرار نداشت، دل در دلش نبود که انگار حسی از درون به او گفت که به حرم امام رضا(ع) برود، شیخ هروله کنان سمت حرم رفت و وارد صحن شد. در میان جمعیت، نگاهش فقط به نگاه یک نفر گره خورده بود. شیخ مجتبی امام زمانش را می دید که آغوش باز کرده و منتظر اوست. صاحب، بنده اش را در بغل گرفت.

منبع:

متأله قرآنی(شیخ مجتبی قزوینی خراسانی)، محمد علی رحیمیان فردوسی، صص۲۹۶-۲۹۷؛ با تصرف و تلخیص

تعداد مشاهده : 1,642 بازدید
نويسنده : HamidReza

با دعای فرج، رجعت می کنیم

انتشار در: 30 آگوست 2013

با دعای فرج، رجعت می کنیم

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

مَثَل ما وقتی تا دم مرگ امیدمان را از دست نمی دهیم و برای فرج دعا می کنیم، مَثل آن کسی است که در طول زندگی، برای فرزندانش جز مال حلال نیندوخته است و پس از آن هم مال حلال برای شان به ارث می گذارد. شباهتش این است که هم نتایج دعای فرج و هم نتایج مال حلال، هر دو پس از مرگ انسان، به انسان بازمی گردد. مال حرام خورها را زیر نظر بگیرید: فکر می کنید فرزندان آنها برایشان «خدا بیامرزی» به جا بگذارند؟ دعای فرج هم مثل مال حلال است، تازه وقتی سرمان را بر بالش تنهایی قبر گذاشتیم می فهمیم که چه سعادتی از دنیا با خودمان همراه ساختیم. سعادتی که می تواند مرده را زنده کند!

این که دعایی بتواند مرده را زنده کند، مثال و اغراق نیست! غیر از دعای فرج، برخی سوره های قرآن نیز این خواص را دارند. مثلاً سوره ی حمد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: « اگر ۷۰ بار حمد را بر مرده‏ بخوانى و زنده‏ شود عجیب نباشد.» (۱)

دعایی از ادعیه ی فرج هم هست که همین کار را می کند. آن دعا، دعایی است که آن را با نام «عهد» می شناسیم و با این عبارت آغاز می شود: «اَللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ العَظِیمِ وَرَبَّ الکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ…» (۲)

امام صادق (ع) فرمودند:  »هر کس چهل بامداد این- دعاى- عهد را بخواند، از یاوران قائم (عجل الله تعالی فرجه) خواهد بود، و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند (هنگام ظهور) او را از قبر بیرون آورد؛ و با هر کلمه این دعا؛ هزار ثواب به او عطا فرماید و هزار گناه از نامه عمل او محو کند.» (۳)

مدل زنده شدن هم دل به خواهی است! یعنی مؤمن، وقتی این دعا را خواند، اگر خواست، زنده می شود و در کنار مولایش زندگی می کند و اگر نخواست در بهشت می ماند و از همان عالم بالا، به برکات اهل زمین، نگاه می کند. امام جعفر صادق (ع) فرمودند: »چون قائم‏ ظهور کند بالاى سر مؤمن روند در قبر او، و به او گویند اى فلانى به راستى صاحب الامر تو ظهور کرده، اگر خواهى خود را به او برسانى برسان و اگر می خواهى در سایه ی  کرامت پروردگار خود بیارامى بیارام.» (۴)

با این اوصاف، هر که می خواهد جاودان باشد، دعای فرج بخواند!

پی نوشت: ۱ـ مکارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى، ج‏۲، ص: ۲۱۲؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور ۳/۵ * ۲ـ بحار الانوار، ج ۶۱، ص ۸۶؛ به نقل از اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، نشر مسجد مقدس جمکران، ج ۱، ص ۴۲۱ * ۳ـ مهدى موعود ( ترجمه جلد ۵۱ بحار الأنوار)، ترجمه دوانی، علی، نشر اسلامیه، ص: ۱۲۱۵؛ با استفاده از همان نرم افزار. * ۴ـ أصول الکافی / ترجمه کمره‏اى ؛ ج‏۲ ؛ ص۸۳۲؛ با استفاده از همان نرم افزار و اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، همان، ص ۴۲۰

تعداد مشاهده : 1,747 بازدید
نويسنده : HamidReza

پیامک های شما

انتشار در: 30 آگوست 2013

پیامک های شما

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

پیامک های شما:

*** روزگاریست که در انتظارآمدنت پلکهایم سنگینی هفت آسمان را به دوش می کشد اما به امید دیدنت هنوز نای باز ماندن دارد.

اللهم عجل لولیک الفرج. (ه.عبدالمالکی)

*** آمدنت را به انتظارنشستم… تسبیح را میگردانم و با آن فال بودنت را میگیرم  (میاید، نمیاید، میاید، ن…) میگوید نمی آیی این بار میخواهم بادلم فالم را بگیرم  (میایی، میایی، میایی) دلم راست میگوید  تومی آیی، تو می مانی.

*** بیش از این ما را گرفتار غم هجران مکن، ای لقاء الله من، رخسار خود پنهان مکن،در تحیر مانده ام باید کجا جویم تو را،چون نسیم کوی خود ما راتوسرگردان مکن… (م.حیدری)

*** دیگرشده ام دچار وسواس بیا! بد جور به عصرجمعه حساس بیا!گفتی به عموی خود ارادت داری! این بارقسم به دست عباس بیا.

اللهم عجل لولیک الفرج (۱۹۲۸***۹۱۸)

*** میگفت چشمان شهدابه راهى است که ازخود به یادگار گذاشته اند،اما چشم ما به روزى که با آنان روبرو خواهیم شد.

دعائی… تاکه شرمنده نباشیم. (گل نرگس)

*** تقصیر ماست غیبت طولانی شما / بغض گلو گرفته پنهانی شما / بر شوره زار معصیتم گریه میکنی / جانم فدای دیده نورانی شما

اللهم کن لولیک الفرج (۷۴۸۵***۹۳۳)

توجه:

۱ـ برای عضویت در سامانه عدد ۳۱۳ را پیامک کنید.

۲ـ عزیزانی که پیامک تبلیغاتی را غیر فعال کرده اند نمی توانند پیامک های آل یاسین را دریافت کنند.

تعداد مشاهده : 1,706 بازدید
نويسنده : HamidReza

دعا کنید پدرم شهید بشه!

انتشار در: 30 آگوست 2013

دعا کنید پدرم شهید بشه!

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!

خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟

گفت:آخه بابام موجیه!

گفتم خوب إن شاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟

آخه هر وقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو و مادر و برادر رو کتک میزنه! ، اما مشکل ما این نیست!

گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟

گفت: بعد اینکه حالش خوب میشه و متوجه میشه چه کاری کرده. شروع میکنه دست و پاهای همه مون را ماچ میکنه و معذرت خواهی میکنه. حاجی ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.

حاجی دعاکنید پدرم شهید بشه و به رفیقاش ملحق بشه…

تعداد مشاهده : 1,725 بازدید
نويسنده : HamidReza

دیالوگ ماندگار در یکی از روستاهای اراک

انتشار در: 30 آگوست 2013

دیالوگ ماندگار در یکی از روستاهای اراک

هفته نامه آل یاسین ـ شماره ۳۱۹

پسر اول گفت: مادر جون برم جبهه؟

گفت: برو عزیزم…

رفت و والفجر مقدماتی شهید شد.

***

پسر دوم گفت: مادر، داداش که رفت من هم برم؟

گفت: برو عزیزم…

رفت و خیبر شهید شد.

***

همسر گفت: حاج خانم، بچه ها رفتند، ما هم بریم تفنگ بچه ها روی زمین نمونه.

گفت: خدا به همرات همسرم.

رفت و کربلای ۵ شهید شد.

***

مادر به خدا گفت: همه دنیام رو قبول کردی، خودم هم قبول کن.

رفت و حج خونین شهید شد.

تعداد مشاهده : 1,827 بازدید
نويسنده : HamidReza